دانشگاه آزاد اسلامي واحد نراق

نظرات دانشجويان

نظرات و پيشنهادات خودتون رو اينجا بنويسيد





آزموني براي تشخيص شايستگي شما در مورد مديريت... scoffing

كوئيز زير از چهار سؤال تشكيل شده كه به شما خواهد گفت آيا براي اين كه يك مدير حرفه‌اي باشيد، شايستگي لازم را داريد يا نه؟

سؤال‌ها مشكل نيستند. در مورد هر سؤال اول سعي كنيد خودتان پاسخ بدهيد و بعد پاسخ را بخوانيد تا ببينيد درست جواب داده‌ايد يا خير.

.

.

.

.

1-از شما خواسته شده يك زرافه را در يخچال قرار دهيد. چطور اين كار را انجام مي‌دهيد؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: درب يخچال را باز مي‌كنيم. زرافه را داخل يخچال مي‌گذاريم و سپس درب آن را مي‌بنديم. هدف از اين سؤال اين است كه مشخص شود آيا شما از آن دسته افرادي هستيد كه تمايل دارند مسائل ساده را خيلي پيچيده ببينند يا خير!

.

.

2-حال از شما خواسته شده يك فيل را در يخچال قرار دهيد. چه مي‌كنيد؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: آيا پاسخ شما اين است كه درب يخچال را باز مي‌كنيم و فيل را در يخچال مي‌گذاريم و درب آن را مي‌بنديم؟

نه! اين درست نيست!

پاسخ صحيح اين است كه درب يخچال را باز مي‌كنيم. زرافه را از يخچال خارج مي‌كنيم. فيل را در يخچال مي‌گذاريم و درب آن را مي‌بنديم. اين سؤال براي اين است كه مشخص شود آيا شما به نتايج كار هاي قبلي خود و تأثير آن برتصميم گيري‌هاي بعدي‌تان فكر مي‌كنيد يا خير.

.

.

3-شيرشاه يك كنفرانس براي حيوانات جنگل ترتيب داده است كه به جز يك حيوان، همگي حيوانات در آن حضور دارند. آن يك حيوان غايب كيست؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ:‌ يادتان رفته كه فيل الان در يخچال است؟ پس حيوان غايب اين جلسه بايد فيل باشد! هدف از اين سؤال اين است كه حافظه شما در به خاطر سپردن اطلاعات سنجيده شود.

اگر تا اين جا به سؤالات پاسخ درست نداده‌ايد نگران نباشيد، هنوز يك سؤال ديگر مانده است.

.

.

4-بايد از يك رودخانه عبور كنيد كه محل سكونت كروكوديل هاست. شما قايق نداريد. چه مي‌كنيد؟

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

پاسخ: خيلي ساده است! به داخل رودخانه پريده و با شنا كردن از آن عبور مي كنيد.

كروكوديل‌ها؟ آنها الان در جلسه‌اي هستند كه شيرشاه ترتيب داده! هدف از اين سؤال اين است كه مشخص شود آيا از اشتباه‌هاي قبلي خود درس مي‌گيريد كه دوباره آن ها را تكرار نكنيد يا خير.





فوائد پاره آجر/طنز

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت و او را سرزنش کرد. پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند.
پسرک گفت:

 "اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم. برای اینکه شما را متوقف کنم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم". مرد بسیار متأثر شد و از پسر عذر خواهی کرد. برادر پسرک را بلند کرد و روی صندلی نشاند و سوار اتومبیل گران قیمتش شد و به راهش ادامه داد.

نکته ها :

نکته اخلاقی : در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنیم که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه ما پاره آجر به طرفمان پرتاب کنند! خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف میزند. اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجر به سمتمان پرتاب کند. این انتخاب خودمان است که گوش بکنیم یا نکنیم!

نکته مدیریتی : به محیط داخلی و خارجی سازمان خود به اندازه کافی توجه داشته باشید. ذینفعان داخلی و خارجی سازمان را در نظر بگیرید و به خواستها و نیازهای آنها توجه کنید. نیروی انسانی به عنوان یک سیستم طبیعی زنده و هوشمند و سازمان به عنوان یک سیستم اجتماعی پیچیده، رفتارهای متنوع و پیچیده‌ای از خود نشان می‌دهند که حکم «پاره آجر» حکایت را دارند اما به آن سادگی که مرد ثروتمند متوجه پاره آجر شد مدیران نخواهند توانست «پاره آجرهای» نیروی انسانی و سازمان را درک کنند چرا که نوع آنها متنوع، پیچیده بوده و دارای معانی مختلف هستند و ممکن است خود را در قالب نقاط قوت و ضعف نشان دهند. بنابراین باید شناخت کافی نسبت به نیروی انسانی و سازمان خود داشته باشند و رفتار و سبک متناسب با مدیریت آنها را بکار بندند. هم‌چنین محیط خارجی سازمان نیز باید بررسی شود و «پاره آجرهایی» که در قالب فرصت‌ها و تهدیدها در پیش روی سازمان قرار می‌گیرند، پیش از آنکه مانند پاره آجر به سازمان صدمه بزنند، شناسایی شده و رفتار مناسب برای برخورد با آنها اتخاذ شود.





چند قانون مديريتي / طنز

مدیران اشتباه نمی‌کنند، بلکه  می خوا هند کارمندانشان را امتحان ‌کنند.
مدیران دیر به سر کار نمی‌رسند، تاخیر آنها همیشه اجتناب‌ناپذیر است.
مدیران روزنامه نمی‌خوانند، آنها در حال جمع ‌آوری اطلاعات هستند.
مدیران فراموش نمی‌کنند، این کارکنان هستند که فراموش می‌کنند به آنها یادآوری کنند.
مدیران نمی‌‌خوابند، آنها با چشمهای بسته فکر می‌کنند.
مدیران اسباب بازیهای جدید نمی‌خردند، آنها بر روی تکنولوژیهای جدید سرمایه‌گذاری می‌کنند.
کارمندان ایده‌های خوب ندارند، اگر هم دارند، نظرات مدیرانشان هست.





گزارش تخلف
بعدی